کفتری میمیردواز او خبرهابیشتر
میشود وقتی که میریزند پرهابیشتر
چارده قرن است دخترها به چشم گورها
زنده میمیرند حتی از پسرهابیشتر
من زره پوشیدم و در جنگها فهمیدهام
تیر میافتد به جان بیسپرهابیشتر
خود کشی کردم ببندم من دهان شهر را
می شود با رفتنم حالا نظرها بیشتر
ازبهشتی ها شنیدم وقت نقاشی تو
هرچه من دیوانه بودم باهنر ها بیشتر
در سکوت شهر دیدم لطف این مصراع را
هرچه لالش بیش هم، تعداد کرها بیشتر!
سنگ اگر بالا نشیند کسر شان شیشه نیست
دل، اگرچه بشکند اما کمرها بیشتر
با تبر مقیاس کردم قامت" کبریت" را
ترس جنگل باشد از این"بیخطر"ها بیشتر
مثل عیسایی که درحس یتیمی مانده است
من غریبی میکشم از بیپدرها بیشتر
بیشتر دیوانهام تا شاعری پر مدعا
می شود باشعرهایم دردسرها بیشتر
#رسول_مختاری_پور
فرقی نمیکند چه برایم نوشته دوست
,ها ,هرچه ,شهر ,کفتری ,اگرچه ,بیشتر ,ها بیشتر ,می شود ,اما کمرها ,کمرها بیشتر
درباره این سایت